یسنا جونمیسنا جونم، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 1 روز سن داره

dokhtare naz

عکس وسایلایه دخترم...

1393/5/3 23:02
نویسنده : roghaye va kamran
639 بازدید
اشتراک گذاری

این عکسایه بقیه وسایلایه دخترمه که عکسشو نذاشته بودم. البته همه عکسا رو بابایی گرفت بویژه دوتایه آخرو که واسه اذیت کردن عمو و دایی گرفته.

 

اینم یه سبد حمل نوزاد سنتی واسه دختر نازم.

این لباس رو خاله از کربلا واسه عسلم آورده بود.

این لباس رو هم دوست بابایی از کربلا آورده

اینم مامان و بابا خریدیم. راستی اون پتو نوزادی که صورتیه واسه تولد خودمه که یکی از دوستان قدیمی بابابزرگینا موقع تولدم واسم کادو آورده بود که مامان بزرگ نگهش داشته بود تا وقتی که متوجه بارداریم شد بهم دادش. خیلی یادگاریه خوبی بود و واسم خیلی عزیزه که تقدیمش میکنم به دختر عزیزم.

این لباس رو عمه انسیه عید واسه دخترم خریده بود.

این لباسا رو هم وقتی قزوین بودم خریدم

اینم قنداق پیچ دخترم

این لباسارو هم عمه قدسی واست خریده

اینم سوسری های دخملم

اینم دایی میثم و زندایی خریدن

اینم خرید من و باباییه

اینم مامان بزرگ و بابابزرگ عید از مشهد واسه نوه اشون خریدن

اینم جوراب دستبافت مامان بزرگه

اینم کل جورابایه دخترمه

سرویس حوله دختر تمیزم

اینم زیرانداز تعویض پوشک دخترم

این کتاب فارسی 5 سال اول ابتدایی هستش که زمان مامان و بابا بودش جالب بود واسمون خریدیم یادگاری...

اینم گل سرایه گیسویه مامان

اینم خاله از کربلا آورده

اینم از طرف عمو بهمن

اینم از طرف دایی مهدی

پسندها (2)

نظرات (3)

دایی میثم
4 مرداد 93 0:19
سلام بابا ما رو سرکار گذاشتین از وقتی که میام تو وبلاگ بادکنکها رو میترکونم تا آخر کار ، این بادکنکها رو حذف کنید من از طرف دایی مهدی و عمو بهمن عذرخواهی میکنم بذارید به حساب فرهنگی بودنشون منظوری ندارن
خان عمو
30 مرداد 93 0:54
میثم جان اگه دیگه سوار جیب km h ات شدم. به نینی بگم میخواستی با جیبت دخل مامانشو ..... که کنتور الیاس نذاشت. بگم؟ بگم؟
زینب
19 شهریور 93 15:31
ایول.عالی بود ایشالا خرید عروسیش ایول خان عموی یسنا راستی دوتا عکس اخری هم که بدون شرحن..منتظر یه تراش از طرف عمه آسیه هم باش پس
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به dokhtare naz می باشد