امتحانا پررررر
دختر گلم بالاخره امتحانایه مامانی تموم شد و یه نفس راحتی میکشم، یک هفته قبل از امتحانا عزیز اومد خونمون و از تو مراقبت میکرد تا من درسامو بخونم. بعد از امتحانم هم روز 23 دی با بابابزرگ و عزیز رفتیم قزوین و 3 دی برگشتیم خونه. قزوین خیلی خوش گذشت مخصوصا به تو که کلی هم وسیله گرفتی از بابابزرگینا. ایندفه بابابزرگ برات روروک گرفت و عزیز هم یه سارافون خوشکل. هنوز نمی تونی تو روروک خوب بشینی ولی اولین باری که توش نشستی کلی ذوق کردی، ما هم بیشتر از تو. ...
نویسنده :
roghaye va kamran
11:39